|
دکترجعفر صابری بیوگرافی .معرفی آثار . سوابق . فعالیتها و دست نوشته ها
| ||
|
رمضان ماه ضیافت خداوند هم تمام شد. و خوشا به حال آنان که روزه دار واقعی بودند و تنها دهان را از اذان صبح تا ربنای غروب فرو نبستند و شب های احیا را قرآن سر نگرفتند و الهی والعفو بی عمل نگفتند! دوستی به من گفت: شب پس از دعا آمدم کنار ماشینم دیدم مردی آشفته و پریشان می گوید آقا این اتومبیل که روی پل منزلم است آیا متعلق به شماست؟ گفتم: خیر! در همین جریانات آقایی آمد و معلوم شد اتومبیل مال اوست. وقتی صاحب منزل تذکری داد که برادر من مادرم بیمار است و شما نباید اتومبیل خود را روی پل منزل مادرم بگذارید شاید کاری داشته باشند! صاحب خودرو با فریاد گفت: خانه مال شماست، خیابان که نیست نخریدی که! صاحب خانه رفت من جلو رفتم و به صاحب ماشین گفتم آقا شما شب احیا بودی، قرآن به سر گرفتی، الهی والعفو گفتی، برو از آن اقا پوزش بخواه بگذار خدا هم به تو رحم کند. ولی ایشان با خشم گفت:کی من؟! سی سال سیاه! و بعد ماشینش را روشن کرد و رفت. با حرف او دلم شکست بنده خدا از 11 شب تا 5/3 قرآن را روی سرش گرفته بود که... بگذریم .یاد شهرداری افتادم که به کسبه و مغازه دارها مثل تعویض روغنی ها اعلام می کرد پل ورودی مغازه خودتان را باید بردارید و یا مالیات بدهید حتی گاهی وقتها پل را می بردند و می گفتند باید این مقدار پول ب دهید. در هر صورت رمضان ماه خداست، همه ماهها ماه خداست، و خوشا به حال آنان که همواره خود را کنار سفره لطف الهی می بینند و شاکر آن الطاف بی نهایت خداوند هستند. در سینه بود هر آنچه درسی نبو د درسی نبود هر آنچه در سینه بود [ دوشنبه بیست و نهم خرداد ۱۳۸۵ ] [ 21:51 ] [ روابط عمومی دفتر آقای دکتر جعفر صابری ]
|
||
| [ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] | ||